سالها پیش در چنین زمانی پر شادی بودم پر خوشحالی هایی که توصیفش واقعا عجیب بود اگر الان ازم بپرسن به گذشته می خوایی برگردی یا به اینده بری میگم به اینده اینده ای که الان برام مبهم ترین زمان ممکن هست شاید سال 98 پر از تلخی و شیرینی ها بسیار بود شاید سالی که داره پاییزشم تموم میشه به تاریخ میپیونده یکی از عجیب ترین سال های ممکن بود واقعا الان موندم نمیدونم از کجا باید دوباره شروع کنم از کجا باید حرکت کنم انگار یک توقف بزرگ در زندگیم کردم میدونم میدونم صدها انسان مثل من هستن میدونم شایدم هزاران انسان که الان در تنها ترین حالت ممکنه هستن میدونی قصه ی من کجاش اشک میاره اون زمانی که براش هر کاری کنی ولی اون دیگه نیست به خدا خیلی سخته توی این سال ها نوشتم نوشتم گفتم شاید روزی به جایی برسه که بتونیم با هم بخونیم با هم خوندی که دیگه وجود نداره انگیزم رو بد جور از دست دادم در عالم گمراهی هستم در عالمی که نمیدونم باید حرکت کنم یا برای همیشه وایسم 

روزی که شب هاش سنگین روزهاش سریع هست خدا کنه فقط بگذره چون خدااااااااااااااااااااااا بریدم دیگه واقعا بریدم 

الان ,میدونم ,شاید ,اینده ,واقعا ,باید حرکت منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

محسنی بوک دل نوشته های سعید تاجیک تهران آهن مرجع دانلود مد بازي ها News and Style and Download 105 بیا تو دانلود2 هادی اقبال فروشگاه دخترانه